کارگزار و مشاورِ خرید و فروشِ املاک در روانسر

آدرس جدیدِ دفتر:
روانسر-دور میدان زمین شهری-جنبِ دستگاه خودپرداز

من میخواهم با تو،از همه چیز همانگونه حرف بزنم،
که با خودم حرف می زنم
به شرطی که،
تنها انتخابِ تو باشم

سوالاتِ متداول

شمس العماره به چه معنیه؟

شَمسُ العِماره در لغت به معنای بنایِ خورشید میباشد
و یکی از بناهای تاریخی تهران، مربوط به دورهٔ قاجار و از شاخص‌ترین بناهای کاخ گلستان و برجسته‌ترین ساختمان مجموعه کاخ گلستان است که کار ساخت آن از سال ۱۲۴۴ تا ۱۲۴۶ خورشیدی به طول انجامید که تاریخ بنایش (۱۲۸۴ قمری) را بحساب جمل «کاخ شاهنشاه» می‌نامند.

دلیل برجسته بودنِ این سازه، بلندی، تزیینات و طراحی آن است.

شمس‌العماره دارای پنج طبقه و ۳۵ متر ارتفاع است که در زمان ساخت،بلندترین ساختمان آن دوره در تهران بوده‌است و اولین ساختمانی بود که از فلز در سازهٔ آن استفاده کرده‌اند.
کلیهٔ ستون‌های طبقات بالا و حفاظ‌ها چدنی هستند
پیش از ساخته شدن سردرِ باغ ملی، این ساختمان به عنوان نماد شهر تهران شناخته می‌شد.

چگونه از شما مشاوره بگیرم؟

بهترین راه برای مشاوره،حضور در دفتره،
از قدیم گفتن :شنیدن کی بود مانند دیدن،
کلمات بار معنایی خود را زمانی به طور کامل پیدا میکنند که با احساس و حالات بدن و چهره بصورت کامل ادا شوند

مشاوره یعنی چه؟

مشاوره یعنی
ارائه یِ راهکارِ مناسبِ متناسب با وضعیتِ مشتری
حتی اگر آن راهکار،خوشایند مشتری نباشد

ولی آنچه مشخص است اینکه
نباید به کسی که با مشاور آشنایی ندارد مشاوره داد
و همچنین به کسی که به مشاور اعتماد ندارد

مشاوره فقط ارائه ی یک راهکار است،
نه بیشتر

شما اگر به یک پزشک ایمان نداشته باشید،
نزدِ او نمیروید
اگر هم بروید سوالی نمی پرسید
اگر هم سوالی بپرسید،پاسخش را به کار نمی گیرید

به هر ترتیب مشاور باید
امین،صادق،ساده گو و بدون تکلف باشد
و پر واضح است که این ویژگی ها جدایِ از تخصصِ اصلیِ وی میباشد

من واقفم که،برخی برای تایید شدن به من رجوع میکنند،
و برخی برای تسکین،
و اساساً عمده یِ افراد پر از پاسخ هایِ متنوع برای سوالشان هستند،

در هرصورت هنر من به عنوانِ یک مشاور فقط یک چیز است
ارائه ی مناسب ترین راه کار

چرا باید به شما اعتماد کنم؟

از آنجا که راه خرید و فروش در بازار املاک، از پُلِ مشاور املاک میگذرد،
لذا برای عبور از این رودخانه چاره ای جز اعتماد به پُل نیست

مشتری در نهایت باید به یک نفر اعتماد کند،
باور کن بدون اعتماد،دلیلی برای ادامه دادن وجود ندارد،

اعتماد،اولین و آخرین قدم در یک یک خرید و فروش، است و بس
به نظر من،قبل از اون چیزی نیست که زیاد مهم باشه

من قدرشناس این اعتماد هستم و خودم را در برابرِ آن مسئول میدانم

نرخِ کمیسیون هر معامله چقدره؟

نیم درصدِ ارزش ملک معامله شده
مثلا برای یک ملک به ارزش یک میلیارد،چیزی حدود ۵ میلیون برای هر دو طرف که برای هر طرف میشه ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار

ولی برای یه کارِ اختصاصی کمیسیون متفاوته و بسته به توافق دفتر و مشتری میتونه خیلی متغیر باشه

اگه بخوام بصورت اختصاصی روی ملکم کار کنید چکار باید بکنم؟

قبل از هر چیز باید عرض کنم که ما هر فصلی روی یه ملک خاص کار میکنیم،
مثلا گاهی روی منزل مسکونی گاهی آپارتمان یا زمین یا گاهی اوقات روی املاک تجاری یا کشاورزی

بستگی داره که ملک شما چی باشه و اون فصل ما روی چه نوع ملکی متمرکز باشیم
ولی در هر صورت ملک شما باید کارشناسی بشه و اگه بر سر یک قیمت منطقی به توافق برسیم ابتدا باید با دفتر قرارداد ببندید
مبلغ کمیسیون دفتر و همچنین زمان و نحوه ی درخواست شما در قرارداد منعکس شده و پس از آن تمام تلاش خود را بر روی خواسته ی شما متمرکز میکنیم

آیا مطالبی که در کانال مینویسید،نوشته یِ خودتونه؟

بله تمام مطالبی که تولید میکنیم نوشته یِ خودِ ماست و در جایی دیگر مشابهش را پیدا نمیکنید،
کارِ ما،
نه کپی،بلکه خلقِ محتواست

ملکی برای فروش دارم،آیا در کانال درج میکنید؟

اگر آگهی شما شرایط درج در کانال رو داشته باشد برویِ چشم طبقِ نوبت انجام میشود
در غیر اینصورت فقط در دفتر ثبت میشود و برای یافتنِ مشتریانِ بالقوه، احتمالا همین هم کفایت کند

با اینحال برایِ فروشِ اختصاصیِ ملکِ شما که ثبت در کانال هم بخشی از آن است، ابتدا به ساکن باید ملکِ شما کارشناسی بشه،بعد باید باهم به یه قیمت منطقی برسیم و بعد از اونه که میشه آگهی شما رو ثبت کرد

شما بعنوانِ یک مشاور املاک،بغیر از پشت میز نشستن چه کاری میکنید؟


چیزی که در ظاهر مشخص است یک میز و یک تلفن است ولی در جواب به این سوال، بخشی از کارهایی که منِ مشاور در پشت پرده انجام میدهم و معمولاً به چشمِ هم نمی آید را فهرست میکنم

از این قرار :

●مشاوره به مشتری در امرِ سرمایه گزاری و ارائه یِ طرح های توجیهی در بخشِ املاک و بعضاً دیگر مستغلات

●فایل یابی به صورت مداوم، برای ارائه به مشتریان

●کارشناسیِ مالک و مشتری جهتِ تشخیصِ فایلهایِ واقعی از غیر واقعی با فنونی از جمله برگزاریِ جلساتِ بی دسته

●بازرسی و کارشناسیِ مِلک

●همکاری با فروشنده جهتِ قیمت گذاری بر اساس قیمت کارشناسی یا حداقل نزدیک به آن و بازبینی قیمتهایِ نهایی

●قرار دادنِ ملک در درگاه هایِ واسطه یِ خرید و فروش املاک

●انجام مشاوره با مالکان برای رفع معایب احتمالیِ ملک و مشاوره در امر دکوراسیون

●خَلقِ باشگاهِ مشتریان

●تصویر برداری،تولید و تدوین ویدیو، جهت خلقِ رابطه یِ بصریِ بهتر

●بازاریابی و تبلیغات

●بازارسازی برایِ املاکِ خاص

●مدیریتِ بازدیدها

●دریافت و انتقالِ بازخوردها و مبالغ پیشنهادیِ خریداران به مالکین و بلعکس

●ارزیابی مبالغ پیشنهادی بهمراه مشتریان و مذاکره بر سر پیشنهادات جایگزین

●برگزاریِ جلساتِ توجیهی

●مذاکره بر سر شرایط قرارداد

●بروزرسانی تک تک فایل هایِ فروش و تقاضا به صورت دوره ای و مداوم

●ایجادِ بستری جهتِ نمایشِ فایلها و مقابله با انحصار

●تحلیل بازار املاک برایِ خلقِ یک چشم انداز روشن

●مشاوره جهتِ کمک به مشتری برای تصمیم گیریِ بهتر و سریعتر

●شفاف سازی در بازار املاک

●خلقِ CRM و مدیریتِ ارتباط با مشتری

●تولیدِ محتوایِ اختصاصی و بومی بدور از کپی،جهتِ ارتقایِ دانشِ ملکیِ عموم

●کالبد شکافیِ طرح هایِ دولتی به صورتِ تخصصی

●بررسی و تایید اصالت مدارک و متعاملین

●نوشتن و ثبت قراردادها در سامانه املاک

●دوری از فروشِ صرفِ اطلاعات و جایگزینیِ آن با مشاوره یِ حرفه ای

●گسترشِ هوشمندانه یِ دامنه یِ مشتریان

●اعتماد سازی و ایجاد بستری سالم جهت خرید و فروش بدون نگرانی هایِ متداول

●تلاش برایِ بالا بردن لِوِلِ کاری با استفاده از متد روز و بررسی امکانات بیشتر برای راحتیِ مشتریان در آینده

●تحصیلِ اکادمیکِ علمِ حقوق و بهره‌مندی از آموزه های صنفیِ لازم جهتِ مشاوره یِ حرفه ای برایِ کمک به مشتریان

●پاسخ به درخواست‌های اینترنتی و تلفنی و نیز پاسخ به تماس‌های از دست رفته

●مدیریت و فعالیت در سوشیال مِدیاها

●تلاش در جهتِ حفظ مشتریان قدیمی و توجه به جذب مشتریان جدید 
 
●مانیتورینگِ آگهی های فروش در تمامی درگاه های فروش، جهت پایشِ قیمتهایِ بازار

●رصدِ همکاران و تلاش برایِ کارکردِ بهتر در فضایِ سالمِ رقابتی

●تلاش برای کنترلِ بازار و جلوگیری از ایجادِ حباب

●مشاوره با مالکین جهت بازاریابی و فروشِ املاکِ خیلی خاص

●مدیریتِ جلساتِ قرارداد

●داوری و مواظبت و صیانت از اسنادِ به امانت گذاشته شده

●فرهنگ سازی جهتِ ارتقایِ رابطه یِ مالک و مستاجر

●فعالیت کاری خارج از نوبت اداری، حتی در تعطیلات

●برنامه ریزی و خلق محتوا جهت آگاه سازی و کشاندن سرمایه هایِ غیرِ بومیِ بالقوه به روانسر

●صرفِ وقت و هزینه جهت بازدیدِ حداکثریِ فایلهایِ مشتریان

و بیشتر از این ها فقط بخشی از مدیریت یک مجموعه به نامِ دفتر املاک شمس العماره بود و در مواردی که عرض شد،ممکن نیست، یک مورد پیدا کنید که دفتر املاک شمس العماره تا به حال انجام نداده باشد

چرا اغلبِ مردم فکر میکنند که مشاور املاکها خیلی قابل اعتماد نیستن؟


داستان از یه قانونِ عجیب تو ایران شروع میشه

غالبا مشتریان انتظار دارن که مشاور املاک باید وکیلشون باشه از این رو وقتی به دفترِ املا‌ک مراجعه میکنن ، به مشاور میگن خودت وکیل باش

هر وقت اسم وکیل میاد،آدم ناخوداگاه یادِ دادگاه و پرونده میفته

تصور کنید شما وکیل هستید و یه پرونده رو به شما میسپرن
قاعدتا شما یا طرف خواهان هستید یا خوانده.
یعنی خواهان یه وکیل میگیره و خوانده یه وکیلِ دیگه.
تا حالا دیدید خواهان وخوانده هردو یه وکیل داشته باشن؟؟!!!!!
نه،چون منافعِ یکی،برای دیگری،ضرره

حالا این مثال رو در کار مشاور املاک بزنیم

یه فروشنده یه مِلک رو میاره برای مشاور،و بهش میسپره که به قیمت بالا بفروشه
از اون ور یه خریدار میاد و تقاضای همون مِلک رو داره و از مشاور انتظار داره که به قیمت پایین اون ملک رو براش بخره

خوب اگه شما جایِ اون مشاور باشید چیکار میکنید؟
اصلا آیا مگه میشه هم برای فروشنده به قیمت بالا فروخت هم برای خریدار به قیمت پایین خرید

به این قضیه میگن؛یه نرخ و دو هوا
اینم از کراماتِ شیخِ قانونه

اگه یه مشاور املاک،هم وکیل فروشنده باشه هم وکیلِ خریدار میره تو فازِ دلّالی.

دلال چیز عجیب و وحشتناکی نیست،
دلال در لغت یعنی دلیل آورنده
یعنی برای جوش دادن یه معامله,برای طرفین دلیل میاره

حتما تا حالا باید دیده باشید،که سرِ یه قولنامه،مشاور,فروشنده رو میبره بیرون و یه چیزی تو گوشش میخونه،بعد این بار خریدار رو میبره بیرون،یه چیزی هم تو گوش اون میخونه؟

خب چیز عجیبی نمیگه،یه قاعده ی ساده داره
برای فروشنده یه چندتا دلیل برای فروش و برای خریدار یه چندتا دلیل برای خرید پیشنهاد میده

ظاهراً این فرمول تا حالا جواب داده و حقیقتاً پاشنه آشیلِ خیلی از معاملات بر روی همین فرمول میچرخه و حقا که بر خلافِ تصور، مشکلِ خاصی هم نداره

سرچشمه ی بی اعتمادی به مشاور املاک ها،تماماً از اینجا نشاًت میگیره

خب مقصر اصلی،به هیچ وجه مشاور ها نیستن
مقصرِ اصلی خلاءِ قانون در ایرانه
مقصرِ بعدی خودِ مشتریان هستند که بلد نیستن این خلاء رو چطور پُر کنن

شما اگه خریدار هستی یا فروشنده،تو عمرت،چند بار بیشتر گذرت به مشاور املاک نمیخوره،و وقت اون رو نداری که دونه دونه، همه ی مشاور املاک ها رو امتحان کنی که ببینی کدوم از اون یکی بهتر و صادق تره

خب حالا تکلیف؟؟؟

اگه میخوای گرفتار دلّالی نشی،هرچه زودتر یه مشاور خصوصی،برای خودت انتخاب کن،
همون چیزی که در کشورهایِ خارجی رسمه

خب طبیعتا گرفتنِ یک مشاورِ خصوصی برای شما هزینه داره،و پر مشخصه که هزینه ی اون بیشتر از کمیسیونیه که اتحادیه تعریف کرده.بسته به مبلغ معامله،میزانِ تلاش و حرفه ای بودنِ اون مشاور درصدِ کمیسیونش هم فرق میکنه
مطمئنا در هر معامله ای سودِ اون کمیسیون باید اونقدری جذاب باشه که اون مشاور بخواد فقط برای شما کار کنه.

ولی دقت کنید که این کمیسیون برای طرفی هستش که مشاورِ خصوصیش شدی در غیر اینصورت کمیسیون باید طبقِ تعرفه یِ اتحادیه باشه نه بیشتر،البته بعضی مشاورها گاها این پول رو به عنوان شیرینی از شما دریافت می کنند

خرید و فروش در بازار املاک،بر خلافِ تصورِ عموم،پیچیدگی ها و چالش های خودش رو داره و مردم عادی واقعا نمیتونن اون رو به سادگی کسب کنن پس بهتره این بار رو بندازن رو دوشِ یه مشاورِ خصوصی.

القصه...

شاید درنگاه اول،هزینه ی این کمیسیون برای شما یه هزینه ی اضافه باشه،ولی مطمئن باش که در نهایت به سودِ شما تموم میشه

توجه:هزینه ی کمیسیونِ عادیِ این دفتر،همچنان طبقِ تعرفه های قبلیِ اتحادیه می باشد و نه بیشتر

بخوانید داستانِ یک قضاوتِ ناعادلانه و همیشگی،درموردِ یک مشاوراملاک را

زمینی را برای فروش نزدِ یکی از مشاور املاکهایِ همکارِ شما گذاشتم که برایم بفروشد به قیمتِ ۵۰۰ میلیون،
از قضا مشاور املاک برایش مشتری آورده و با همان قیمت به خریدار فروختیم
یک هفته نگذشته متوجه شدم که خریدار، زمین من را به ۴۵ میلیون بالاتر فروخته و من بسیار ناراحت شدم که چه کلاهی سرم گذاشتند و از آن روز دیگر به اکثرِ مشاوران املاک اعتمادی ندارم و از نظر من فلان مشاور املاک کلاهبردار است،یکی از دوستانم شما را به من معرفی کرد و اکنون احساس میکنم میتوانم اینجا با خیال راحت معامله کنم


این داستانی بود که یکی از مراجعینِ دفترِ ما که از مشتریان دفتر املاکی دیگر بودند،برای من تعریف میکرد

به ایشان عرض کردم که قضاوتِ شما در موردِ همکارمان به هیچ عنوان عادلانه نیست و ناشی از عدم درکِ درستِ شما نسبت به قیمتگذاریِ یک ملک میباشد

قیمت یک ملک مانند قیمت یک خودرو نیست که مشخص باشد چرا که قیمت خودرو در بازار و سایتِ شرکتِ تولید کننده قابل پیگیری است
در ثانی ارزشِ یک مِلک برای هر کسی متفاوت است
یک زمین برای یک خریدار ۵۰۰ تومن ارزش دارد برای دیگری ۴۰۰ و برای یک نفر دیگر ۶۰۰ تومن

به طور مثال ممکن است قیمت یک مِلک ۵۰۰ میلیون باشد ولی خریداری پیدا شود که از قضا خانه ی پدر خانومش یا محلِ کارش، نزدیکِ آن زمین قرار گرفته باشد.خریدار با خود فکر میکند که اگر چند میلیون بیشتر هم بپردازم به خریدش می ارزد.پس بهتر است تا فروش نرفته آن را بخرم

یا مثلا ارزشِ یک قطعه زمین در فرهنگیان فاز ۲ برایِ یک هورامی زبان بیشتر از ارزشی است که دیگران برایِ آن قائل هستند
یک باشوکی دوست دارد در بین اقوام خود زندگی کند تا شبکه بهداشت.در نتیجه ارزشی که او برای خیابان بهار و صالح آباد و خیابان کامیاران قائل می شود کاملا متفاوت است

در نتیجه خریدار است که مشخص میکند آن مِلک چقدر برایش ارزش دارد

در این بین اما،انداختنِ تقصیر به گردنِ مشاورِ املاک کاملا غیر منطقی مینماید هر چند کارِ فروش در میان صدها فایل بسیار سخت است و مشاور املاکِ همکارِ ما نه تنها مقصر نیست بلکه چون موفق به فروشِ ملکِ شما شده ،کارش شایان تقدیر هم هست

این داستانی که شما عرض کردید با کلاهبرداری بسیار متفاوت است

هرکس که زمینِ شما را خریداری کرده طبیعتاً برای بردنِ سود این کار را کرده و لزوما قرار نیست که زمینِ شما را محضِ رضایِ خدا بخرد و پول را با پول عوض کند زیرا که ۷۰ درصدِ خریدارانِ دفاترِ املاک، مصرفی نیستند بلکه هدفشان سرمایه گذاری و بردنِ سود است
کما اینکه میبینید رکودِ اخیر ناشی از کنار کشیدنِ همین سرمایه گذاران است

بسیاری اوقات به شخصه دیده ام که در یک هفته یِ کاری هیچ خریداری در بازار نبوده و برعکس هفته هایِ بعد برای خریدِ یک نوع ملک ۳ خریدارِ متفاوت در بازار پرسه میزدند

در نتیجه در هفته ای که متقاضیِ خرید کم است قیمتِ همان مِلک کمتر از هفته ای است که متقاضیانِ بیشتری در بازار وجود دارند
این ذاتِ بازارِ املاک است

من حرف ایشان را مشروطاً تایید کردم که بله ما در میانِ همکارانمان،مشاورانی داریم که از اصولِ اخلاقِیِ کافی برخوردار نبوده و من هم کارِ ایشان را تایید نمیکنم ولی نباید مسائل را باهم قاطی کرد و همه را به یک چوب راند

شما فقط نیمه ی خالیِ لیوان را میبینید در حالی که سودها و خدماتی که مشاورانِ املاک به خیلی از مشتریان رسانده اند را نادیده گرفته اید

خیلی از این ثروتمندانی که امروز صاحب نان و نوایی شده اند همه مدیونِ سودِ معامله هایی است، که همین مشاوران املاک به آن ها رسانده اند آنهم با کمیسیونِ ناچیز
خیلی ها هم با هنر همین مشاور املاکها، صاحبخانه شده اند

از ایشان خواهش کردم که آرام باشد و به معامله ای که تقدیرش بوده قانع باشد
چرا که مشاورِ همکار ما، زمین را با قیمتی که شما پیشنهاد کرده بودید فروخته و نه کمتر از آن
در ثانی آن سود را خریدار به جیب زده نه مشاور املاک

این نوع قضاوتِ شما ناشی از ذهنیتی است که خودتان برای خودتان ساخته اید و شما تنها از گمان پیروی می کنید

من شخصاً نسبت به منبعِ نانی که سرِ سفره ام میبرم بسیار حساس و ریزبین هستم
خوب و بد در همه شغل ها وجود داشته و دارد
ولی شما آن مشاورِ املاک را سیبل کرده و به آن شلیک میکنید و گمان میکنید که همیشه همینطور است

همانطور که خدا میفرماید

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها،گناه است (۱۲حجرات)

و گمان هرگز انسان را از حق بی نیاز نمیسازد (۳۶ یونس)

کلام آخر اینکه:
روی پیشانیِ هیچ ملکی،قیمت نوشته نشده

آیا حقیقت داره که مشاور املاک ها عاملِ گرانیِ ملک هستن؟

این جمله چیزی هستش که مسئولینِ ما،سالیانِ ساله که در صدا و سیما به مردم القا میکنن،
که هرجا نقشِ واسطه ای رو دیدید،
اون هستش که عاملِ گرونیه نه ما!

دولت نمیتونه اقتصاد رو کنترل کنه،در نتیجه قیمت ها بالا میره و تورم بوجود میاد

مثلا تو زمینه ساخت و ساز
دولت نمیتونه برق کارخانه جات سیمان رو تامین کنه و کارخانه میخوابه،
اکثر کارخانه ها هم یا دولتی هستن یا خصولتی،
و اینکه دولت خودش سیمان فروشه و از افزایش قیمتِ سیمان مثل افزایش قیمت خودرو منفعت میبره
در نتیجه قیمت سیمان میره بالا و سازنده ای که میخواد ساختمون بسازه مجبوره این افزایش رو بکشه رو قیمت تمام شده

منتها شما قیمت نهایی رو از زبانِ مشاور املاک ها میشنوید
و چی بهتر از این که،
کسانی که آخرین افرادِ این زنجیره هستن،فوش خورِ آخر باشن

میوه گرون میشه،دولت میگه دستِ واسطه ها بوده
ملک گرون میشه،میگه دست واسطه ها بوده
پس چطور لبنیات گرون میشه؟
اون که واسطه نداره و خودِ کارخونه ها پخش میکنن
یا خیلی از محصولات دیگه مثل میلگرد و آهن و غیره هم که واسطه ندارن،
اینا که همش دولتیه
پس چرا گرون میشن؟

منتها یه سری از آدما مثل مشاور املاکها هستند که آخرین نفر این زنجیره هستن و دولت هم با خودش فکر میکنه چه بهتر که،بندازیم گردنِ همینا

صدا و سیما تو تمام فیلم ها و سریال هاش، مشاور املاک ها رو شارلاتان معرفی میکنه!
ولی پزشک ها رو خوب جلوه میده!

آیا همه پزشکان در واقعیت خوب هستن؟

تو همین ایران خودمون،تمام کسایی که قاچاق اعضای بدن انجام میدن،پزشکن
ولی چرا همیشه صدا و سیما پزشکارو خوب نشون میده؟
قاچاقِ دارو و احتکار اون هم دست همین پزشکانِ محترمه

در هر جامعه یِ کاری،خوب و بد وجود داره
پزشک میتونه جونِ یک نفر رو نجات بده یا نده،
ولی نمیتونه بود و نبود دارو رو در جامعه تعین کنه

مثلا الان که کمبوده واکسنه یا اینکه هست ولی گرونه،
چرا کسی به پزشکان بد و بیرا نمیگه؟

ولی چطور کمبودِ مسکن و گرون شدن املاک،کار مشاور املاکهاست؟

اگه تقصیر مشاور هستش پس چطور مشاور املاک ها همیشه دنبال یه ملک زیر قیمت هستن که بتونن راحت تر بفروشن؟

برای مالک،شاید گرون شدنِ ملکش فرق داشته باشه،ولی برای یک مشاور که کمیسیونش نیم درصده چه توفیری داره؟

بالفرض اگه یه خونه یِ یک میلیاردی،
بشه یک میلیارد و صد،
مالک صد میلیون گیرش میاد ولی مشاور پانصد هزار تومن به کمیسیونش اضافه میشه
پانصد هزار تومن چه ارزشی برای مشاور داره که بخواد قیمت رو افزایش بده

قیمت ملک رو مالکان و صاحبان املاک بالا میبرن،حالا به هر دلیلی

مشاور تنها واسطه یِ انجام یک معامله است و نه بیشتر

درسته که اسمش دلاله
ولی اون دلالی که دولت ازش اسم میبره در حقیقت محتکره و با این دلالِ املاک، زمین تا آسمون فرق داره

بانکها،سازنده ها و اون آدم گنده ها،
املاک و مصالح رو احتکار میکنن که قیمتش بره بالا،
همین ها هستن که ملک رو گرون کردن،نه یکی دو دونه مشاور املاک

مشاور جماعت روی آگهی
قیمت بزنه،فوش میخوره
قیمت نزنه باز فوش میخوره

یه خورده دیدگاهتون رو عوض کنید
اگه بلیط هواپیما گرون بشه،مگه شما کارمند هواپیمایی رو مقصر میدونید؟
نه
چون صاحبش یکی دیگست و این فقط یه کارمندِ ساده هستش که با چندرغاز حقوق، داره بلیط میفروشه

چشماتون رو بشورید
جورِ دیگه ببینید

حقا که ما از برداشتهایمان بیشتر آسیب میبینیم تا از واقعیت ها

چرا خانه و اجاره خانه گران است؟

با احترام عرض شود که
چه در دوره یِ شاه،چه در جمهوری اسلامی،حداقل از ۴۵ سالِ پیش،استراتژیِ دولتها این بوده که مالکیت زمین را از دست مردم خارج و آن را تصاحب کنند
وَسلام

زمان شاه اسمش ملی کردن مراتع بود
در جمهوری اسلامی اسمش را گذاشتند انفال

وقتی دولت،زمینها را از مالکیت مردم خارج کرد نتیجه این شد که زمین کمیاب و به تبع آن خانه گران شد
نه بخاطر هزینه ساخت،بلکه بخاطر اینکه زمین نبود،
و وزنِ زمین در قیمت تمام شده یِ ساخت،بشدت بالا رفت

سال ۱۳۴۰ در زمان شاه(حتی قبل از اصلاحات ارضی) گفتن:
از ۱۶۴ میلیون هکتار وسعت ایران،۱۳۴ میلیون هکتارش مرتعه،
اومدن گفتن:
همه مراتع مالِ دولته برید پی کارتون!
در حالی که مراتع صاحب داشت و متعلق به مردم بود

و دولت،تمام مراتع را،از آن زمان تا همین ۵سال پیش بصورت تدریجی به نام خود،سند زد!
در این سالها روزنامه ها پر بود از آگهی هایی که دولت میگفت:
از این کوه تا اون کوه مرتعه در نتیجه مالِ منه!
هر کی هم اعتراض داره باید ثابت کنه که تا قبل از سال ۱۳۴۰ زمینش کشاورزی بوده،و باید این رو به دادگاه ثابت میکرد

در نتیجه دولت ۱۳۲ میلیون هکتار زمین رو به نام خود سند زد!
عمده سند ها را هم در زمان ریاست جمهوریِ خاتمی گرفتند

بعد در سال ۱۳۴۲ وزارت مسکن و شهرسازی،وارد میدان شد و دستور داد که:
هرچی زمینِ بایر حومه یِ شهرهایِ بزرگه،تا ۵ سال مهلت دارید که آبادش کنید،اگه نکنید مال دولته!
و این شد که تمام زمین های حومه شهرهای بزرگ را با ۴ تا عکس هوایی ملی کردند.

و با این کار،دوبار زمین رو ملی کردند
یک بار بنام مرتع،یک بار بنام مسکن و شهرسازی!
و هرکس اعتراض داشت باید یکبار از منابع طبیعی شکایت میکرد و رای میگرفت،یکبار از مسکن وشهر سازی!

و این پروسه دو دهه طول میکشید!
طوری که یه انگشت شمار مردم تونستن سند بگیرن اونم بعد از ۱۷ سال دوندگی!

میگین چرا اجاره خونه گرونه؟
چون دولت همه زمین ها رو تصاحب کرده و نمیزاره مردم خونه بسازن

القصه
گذشت تا اینکه سال۵۷ آمد و انقلاب شد
یه قانون گزاشتن و گفتن:
این بار هرچی زمینِ بایر داخل شهرهاست مال دولته،برید پی کارتون!
و مردم معمولا اگر پیگیری هم میکردن از ترسِ تهمت به غصبِ اموال عمومی! بیخیال میشدن!

این وسط یه عده با سند سازی و بدون احیا کردنِ زمین با پارتی بازی سند گرفتن که باز یه قانونِ دیگه گذاشتن که همه این سندها باطله!
برید پیِ کارتون
و باطل هم کردند،

خُب دولت زمین های خارج از شهرها رو گرفت،
زمین های حومه شهرها رو هم گرفت،
زمین داخل شهر ها هم که گرفت،
جمعیت هم که روز به روز زیادتر میشد و خونه میخواستن،
خُب حالا کو زمین؟
زمین ها یا مرتع شدن،
یا حومه شهر،
یا زمین های بایرِ داخل شهر،

فقط موند زمینهای کشاورزی

مردم شروع کردن به ساخت و ساز در زمین های کشاورزی،
همون اتفاقی که در گلسفید روانسر افتاد،
وقتی دولت متوجه شد،اینبار اومد یه قانون گذاشت به اسم:
عدم تغیرِ کاربری زمینهای کشاورزی به مسکونی!

حتی تو روزهای تعطیل هم بازرس گزاشتن که مبادا کسی ساخت و سازی انجام بده

و این شد که ۷۰ در صد جلوی ساخت و ساز تو زمینهای کشاورزی نیز گرفته شد،

و این ادامه داشت تا اینکه سال ۱۳۸۲ زلزله شد،
کارشناسان اومدن گفتن که تلفات انسانیِ کشته شده در زلزله(بم) به خاطر عدم مقاومت خانه ها بوده،
و با یه ضوابطی،جلوی افزایش طبقات رو هم گرفتن،
و از اونجایی که اغلب خونه ها قدیم ساز بودند،برای افزایش طبقه باید مجوز میگرفتن،درنتیجه باید بنایِ ۱۵ سال ساخت رو میکوبیدن و از نو میساختن!
حتی نزاشتن یک اتاق روی خونه بسازن مگر یواشکی و در خفا

بعد نوبتِ شهرداری با آیین نامه ۲۸۰۰ شد!
اول گفتن یه ساختمون یک پارکینگ نیاز داره،بعد گفتن هر واحد یه پارکینگ،
و از این دست ضوابط که خودشونم توش گیج شدن،
و این شد که اون یه ذره جا هم که برای مردم مونده بود ،بعضاً نمیتونستن پارکینگِش رو تامین کنن،و با اینکار، جلویِ افزایش تراکم رو هم گرفتن!

از اینرو ضوابط اولویت اول کشور شد و مردم همچنان بدون سرپناه

ضوابط خوبه مشروط بر اینکه بگیم:
جوانی که خونه نداره،بهتره یه آپارتمان داشته باشه ولو اینکه پارکینگ نداشته باشه

این شد که دولت با تصاحبِ زمین ها و اجباری کردن قوانین دست و پاگیر،مانعِ ساختِ مسکن شد و نتیجتاً خونه کم و گران شد و تقاضا زیاد و اجاره ها سر به فلک کشید

مِلک گرون میشه یا ارزون؟

قبل از هر چیز این تحلیل فقط و فقط،دیدگاه این دفتر بوده و بس

اکثرِ تحلیلگران در کلِ کشور،یه جمله رو یاد گرفتن و چندساله هی تکرار میکنن، و اسمش رو گزاشتن تحلیل،
حتی همین الان هم ،خیلی از مشاورین،تو مشاوره ها ازش استفاده میکنن

اونا میگن که بازار مسکن ۲ سال تو رکوده و یک سال رونق
یا سه سال رکود،دو سال رونق
و از این دست حرف ها

بنده بازار املاک رو ملموس و کفِ بازاری از سال ۹۰ به بعد مانیتور و تجربه کردم
ولی اکثرِ مواقع، پیش بینیِ تحلیلگران اشتباه از آب در اومده و خواهد اومد و خیلی ها با همین تحلیل هایِ شانسی،منتظر موندن و متضرر شدن

سَوایِ اینکه این فرمول به طورِ اتفاقی هر از چندگاهی درست هم از آب در اومده، ولیکن بر طبقِ این مدل،
سالِ ۹۸ باید سال رکود میبود ولی برخلافِ تمام پیش بینی ها، مسکن در این زمان گرون تر شد و از قضا رونقِ نسبتا خوبی هم داشت،
حتی سالِ ۹۹ هم ما تقریبا تو رونق بودیم

اما بر خلافِ تمامِ پیشبینی هایِ این تحلیلگرانِ و البته اجیر شده از طرفِ دولت ها،بازار مسکن از یه فرمول ساده به اضافه ی چند متغیر جزئی پیروی میکنه

به اینصورت که گرونی یا ارزونیِ املاک بیشتر از هر چیز به یک مقوله بستگی داره به اسمِ :

( پولِ کم سود ، پول پُر سود )

یعنی چی؟

هر وقت سودِ بانکی کمتر از تورم بود، یعنی پول کم سوده
هر وقت سودِ بانکی بیشتر از تورم بود،یعنی پول پر سوده

با این حساب به زبان ساده تر،
هر وقت پول کم سود باشه،اتوماتیک املاک گرون میشه
و هر وقت پول،پر سود باشه،اتوماتیک ملک ارزون میشه،و ربطی به انتخابات هم نداره،هر کی رییس جمهور بشه باز هم داستان همینه،

سایر متغیرها از جمله گرانیِ مصالح و فلان و بهمان تاثیرشون جزئی هستش،مگر متغیرِ حجمِ نقدینگی که اونم ایضاً یکی از ثمره هایِ پولِ کم سوده

به طورِ مثال، الان سودِ وامی که به مردم میدن ۱۸ درصد هستش،
تورم هم تقریباً ۳۵ درصد،
با این حساب چون سودِ بانکی از تورم کمتره در نتیجه مدلِ اقتصاد،مدلِ پولِ کم سود هستش

فلذا طبقِ این مدل پیشبینی، املاک گرون میشه،وتا زمانی که این کم بودنِ سود و زیاد بودنِ تورم برقرار باشه، روندِ گرانی در زمینه املاک ادامه خواهد داشت

توجه: (گران شدن با رونق تفاوت داره)

همین امروز ، با افزایشِ قیمتِ املاک،قدرت خرید کم شده و بازار راکد اما افزایشی هستش
یعنی گرون میشه ولی رونق نداره،و تعداد معاملات کم شده
(دقت کنید که،رکود با ارزونی فرقش زمین تا آسمونه)

در هر صورت تا زمانی که بر رویِ مُدِ پولِ کم سود هستیم و شما قصدِ خریدِ ملک رو داشته باشید، باید اون رو گرون تر از دیروز بخرید

البته گاهی املاکِ زیرِ قیمت و به اصطلاح پول لازم، به تورِ بازار میخوره که اون هم توسطِ کاسبان و دلالان و مشاور املاک ها جمع میشه و احتمالِ اینکه به پُستِ شما بخوره خیلی کمه،
ولیکن این یه استثناست و بحث ما در اینجا قاعده هستش

با این حساب خودتون دیگه باید فهمیده باشید که داستان چیه و خواهش میکنم با طنابِ تحلیلهایِ شبکه ها و کانال های تلگرامی تو چاه نرید که این ریسمان، از نظرِ ما پوسیده هستش

از یه طرف باید بدونید که املاک به صورت مستقل گرون نمیشه بلکه این ارزشه پول هستش که کم میشه.
این یه نکته یِ طلایی هستش که هر فعال اقتصادی باید به آن توجه داشته باشد

کدوم محله ی روانسر برای زندگی کردن بهتره؟

بررسیِ کیفیتِ زندگی در محله های روانسر

(امتیازات 2- , 1- , 0 , 1+ , 2+)

●زمین شهری
امتیاز موثر👇

تراکم جمعیتی(متوسط) 0
سن بافتِ سازه ها(زیاد) 1-
نزدیکی به مراکزخرید(خیلی خوب) 2+
تاکسی خور(خوب) 1+
پارک و فضای سبز(خوب) +1
وضعیت سند(خوب) 1+
متراژ عرض سازه ها(خوب) 1+
فضای آموزشی(خیلی خوب) 2+
فضای ورزشی (خوب) 1+
نزدیکی به درمانگاه(متوسط) 0
عرض کوچه ها(خیلی خوب) 2+
ورودی و خروجی ها(خیلی خوب) 2+
بافت مناسب شهری(خیلی خوب) 2+
دسترسی به مساجد(خیلی خوب) 2+
آلودگی صوتی(متوسط) 0
کیفیت سنگ فرش معابر(خوب) 1+

جمع امتیازات از ۳۲ ۱۷+



●فرهنگیان قدیم
امتیاز موثر👇

تراکم جمعیتی(خیلی زیاد) 2-
سن بافتِ سازه ها(زیاد) 1-
نزدیکی به مراکزخرید(خیلی خوب) 2+
تاکسی خور(متوسط) 0
پارک وفضای سبز(خیلی خوب) 2+
وضعیت سند(خوب) 1+
متراژ عرض سازه ها(خیلی بد) 2-
فضای آموزشی(خوب) 1+
فضای ورزشی(خیلی خوب) 2+
نزدیکی به درمانگاه(متوسط) 0
عرض کوچه ها(کم) 1-
ورودی و خروجی ها(خوب) 1+
بافت مناسب شهری (متوسط) 0
دسترسی به مساجد(خیلی خوب) 2+
آلودگی صوتی(متوسط) 0
کیفیت سنگ فرش معابر(خوب) 1+

جمع امتیازات از ۳۲ ۶+


●بر همین اساس امتیاز به دست آمده یِ همه ی محله ها رو از 32 حساب کردم

زمین شهری +17
هواشناسی +11
بلوار معلم 10+
فرهنگیان جدید +9
مهاجرین +7
فرهنگیان قدیم +6
شبکه بهداشت +3
خیابان بهار 2+
شهرک ویس +1
تازه آباد 5-
گل سفید 6-
خیابان کامیاران 7-
صالح آباد 7-
گرمه خانی 16-


توجه👇
میزانِ امتیازدهی و رده بندیِ محله ها از لحاظ کیفیت زندگی،به صورت تقریبی و تنها و تنها دیدگاه شخصی این دفتر میباشد و ممکن است با معیارهای فردیِ هر کس تفاوت معناداری داشته باشد.

مثلا برای خانواده ای که بچه مدرسه ای ندارن فضای آموزشی شاید زیاد براشون معیار مهمی نباشه.یا مثلا کسی که مذهبی نیست داشتن مسجد اطراف محله ممکنه یه نقص به حساب بیاد تا مزیت و همینطور چیزهای دیگه.یا حتی کسایی هستند که صالح آباد رو به زمین شهری ترجیح میدن،یا از مراجعین دفتر کسانی هستند که شبکه بهداشت را بهتر از جاهای دیگه میدونن.این نشون میده که نظرِ بنده فقط یه نظر شخصیه و به هیچ وجه ملاک نیست.

با استفاده از معیار های خودتون محله ی مورد نظرتون رو امتیازبندی کنید.لذا ممکنه بعضی محله ها امتیازشون بالا پایین بشه

وکالت نامه یا قولنامه، کدوم بهتره؟

عرض شود که ما یک سری عقود داریم که بهش میگن عقودِ لازم

قولنامه و اجاره نامه از همین نوع عقود هستند

یعنی چی؟
یعنی اینکه طرفین به هیچ عنوان حقِ برهم زدنِ معامله رو ندارند مگه اینکه در اون حقِ فسخی برایِ طرفین قائل شده باشیم

قولنامه برعکسِ وکالت نامه یِ محضری به ورثه هم منتقل میشه،یعنی اگه شما یه قولنامه بنویسید و طرفتون فوت کنه،ورثه ملزم به اجرای مفادِ قولنامه هستند

در کل،ما ۲ نوع عقد داریم
عقدِ لازم
عقدِ جایز

عقد لازم رو که توضیح دادم
در واقع عقد لازم همون قولنامه هستش.

واما عقد جایز
عقد جایز هم همون وکالتنامه یِ محضری هستش

عقدِ جايز عقدی هستش كه هر يك از طرفين در هر زمان كه بخوان ميتونن اون رو به هم بزنند
مثل وکالت نامه هایی که تو دفتر خونه تنظیم میشه
حتی اگه بلاعزل هم باشه، باز از اصلِ موضوعی که می خوام بگم، چیزی کم نمیکنه

خب ممکنه شما برید دفتر خونه و مِلکی رو با وکالت نامه بخرید یا بفروشید
اینجا شما در نگاه اول فکر می کنید که خیلی محکم کاری کردید
ولی دقیقا مصداقِ اینه که شما رویِ آب یه خونه بسازید که طبیعتا کار عاقلانه ای نیست

اگه شما یه خرید و فروش رو بخواید فقط با وکالت نامه انجام بدید چند حالت پیش میاد

یک
اگه طرفِ مقابلتون فوت کنه وکالتنامه خود به خود باطل میشه،و برعکسِ قولنامه شما نمی تونید یقه ی ورثه رو بگیرید و دچارِ ضررو زیان میشید

دو
اگه طرف مقابلتون عقلش رو از دست بده،باز هم وکالت نامه به صورتِ اتوماتیک،باطل میشه
و سرتون بی کلاه می مونه
حتی اگه وکالت بلاعزل باشه

در کل در وکالت نامه تشریفاتِ خاصی لازم نیست.حتی جزئیاتِ موردِ معامله مثل متراژ و جهاتِ اربعه ی ملک و غیره،هم داخلش ذکر نمیشه

وکالتِ محضری چیزی شبیهِ لانه ی عنکبوته که طبق گفته ی قرآن به سُست ترین خانه تشبیه شده

پس اگه خرید و فروشی انجام میدید حتما باید قولنامه تنظیم کنید و حتی اگر هم وکالت نامه تنظیم کردید در کنارش،حتما حتما یه مبایعه نامه باید نوشته بشه،
(این یه قانونه و سلیقه ای نیستش)

خب در اینجا متوجه میشیم که هر چند وکالتنامه یه سندِ رسمی هستش ولی قولنامه با وجود اینکه یه سندِ عادی محسوب میشه اما اعتبارش خیلی خیلی بیشتره،و قابلِ مقایسه نیست
حتی ما بارها دیدیم که یه سندِ شش دانگِ رسمی، با یه قولنامه یِ عادی باطل شده

نکته ی خیلی مهمی که باید بدونید اینه که،وکالت نامه قدرتِ اثباتِ مالکیت رو نداره
ولی قولنامه دقیقا برای اثباتِ مالکیت ساخته شده
برعکسِ قولنامه،شما با وکالت نامه نمی تونید ثابت کنید که مالکِ چیزی هستید

دون ژوان

برای معدود افرادی که شاید اصطلاح دون ژوان را تابحال نشنیده اند به اختصار می گویم که منظور از دون ژوان، گروهی از آقایان هستند که همزمان نسبت به دلربایی از چندین بانو اقدام می کنند.
فعالیت این افراد که از قضا در این امر بسیار مهارت نیز دارند را می توان به نوعی کلاهبرداریِ احساسی به حساب آورد. یک دون ژوان هرگز به طعمه هایش دل نمی بندد و علیرغم اظهار وفاداری، حتی لحظه ای هم به وعده هایش پایبند نمی ماند. این افراد به محض دیدن گزینه ای جدید، نمایش خود را دوباره از نو آغاز می کنند و تمام آنچه در چنته دارند ارائه کرده و با گذشتن از هرگزینه، برای فریب گزینه بعدی باتجربه تر شده و با توشه ای پربارتر ظاهر می شوند.

حال اینکه معنای دون ژوان چه ارتباطی به بازار املاک دارد، نکته ایست که در ادامه به آن پرداخته ام.

یک خریدار و یک فروشنده املاک را در نظر بگیرید که یک روز صبح جهت خرید و فروش یک مِلک اقدام می نمایند.

خریدار به اولین بنگاه مراجعه کرده و درخواست خود را فایل می کند. مشاور املاک نیز درباره قیمت های پیشنهادی فروشنده ها و منطقه صحبت کرده و اطلاعات می دهد و در نهایت قرار می شود مِلکی با مشخصات و توانِ خریدِ خریدار پیدا کند.

پس از آن فروشنده یِ داستان نیز به همان بنگاه مراجعه کرده و مِلکَش را جهت فروش به همان مشاور می سپارد. شرایط و قیمت مورد نظرش را می گوید، و مشاور عنوان می کند که اتفاقا یک مشتریِ خوب برای خانه اش سراغ دارد و پس از صحبت با خریدار به او اطلاع خواهد داد تا جهت بازدید از خانه اقدام نماید. فروشنده نیز از بنگاه خارج می شود.
مشاور املاک خوشحال از اینکه همه چیز دارد عالی پیش میرود، شماره یِ خریدار را می گیرد تا وی را از فایلِ تازه ای که با شرایط او سازگار است مطلع نماید.

صدای بوق تلفن در گوش مشاور می پیچد اما خریدار جواب نمی دهد. این صدایِ بوق تلفن شاید آشناترین صدا برای مشاورین املاکِ روانسر باشد.
صدایی آزار دهنده که مدام در گوش می پیچد

حال خریدار چرا جواب نمی دهد؟

چون در یک دفتراملاکِ دیگر در حال صحبت با یک مشاور دیگر است. مشاوری که فروشنده یِ داستان ما روز قبل خانه اش را به او نیز سپرده و آن مشاور نیز در ذهن خود خوشحال است که خانه ای با همین مشخصات و قیمتی که الان خریدار عنوان می کند، در دست دارد و می تواند معامله را OK کند

اما فروشنده نیز جواب تلفنِ خود را نمی دهد
چرا؟
چون در دفترِاملاکِ دیگری در حال فایل کردن مجدد خانه اش است و این داستان تا بی نهایت ادامه دارد...

پس از ده روز،
تمام مشاوران، به همان خریدار و فروشنده زنگ زده اند و به خاطر اینکه معامله را از آن خود کنند از جیب و قیمت خریدار و فروشنده مایه گذاشته و با هم رقابت کرده اند. حالا هم، خریدار با اطمینان می گوید که چند خانه ی دیگر با همین مشخصات و قیمت ارزانتر در بازار موجود است و هم فروشنده با اطمینان می گوید چندین خریدار دیگر برای خانه اش وجود دارند که با قیمت بالاتری حاضرند معامله کنند. در حالیکه در بازار تنها یک خریدار و یک فروشنده وجود دارد!!!

دست آخر خریدار از خرید و فروشنده از فروش خانه منصرف می شود و ده ها مشاور املاک نیز بدون دریافت ریالی، ده روزِ کاری را با امید و انگیزه تلاش کرده اند،در حالیکه در واقع هیچ معامله ای صورت نگرفته است.

حال همان خریدار و فروشنده را در یک جامعه یِ توسعه یافته تصور کنیم،
خریدار از خانه خود خارج شده و به سمت دفتر مشاور همیشگی اش می رود، در حالیکه دیروز طی یک تماس تلفنی، برای ساعت 10 صبح روز بعد،قرار ملاقات گرفته است.ساعت 10 به دفتر مشاورش می رسد و اعلام می کند که با پولی مشخص، خانه ای با مشخصاتی مشخص می خواهد. مشاور پیشنهاداتی به او می دهد و قرارداد همکاری جهت خرید یک خانه را امضا می کنند. و خریدار از دفتر مشاورش خارج میشود.
از طرفی فروشنده یِ داستانِ ما نیز برای ساعت 13 همان روز با همان مشاور قرار ملاقات دارد. قراردادی مشابه میان فروشنده و مشاور به امضا میرسد و ظرف مدت سه روز خریدار از خانه فروشنده بازدید کرده و قرارداد از طرف مشاور برای هر دو طرف ارسال می گردد. در نهایت خانه به منصفانه ترین قیمت و سریع ترین زمان معامله می شود،

حال بر می گردیم به دون ژوان ها. موجوداتی که آگاهانه برای یک خرید و فروشِ ساده به تمام دفاتر املاک سرک می کشند و با تمام مشاورها جوری صحبت می کنند که گویی تنها همان یک مشاور برای آنها کار می کند

وای بر ما…

چرا که دون ژوان ها تنها در بازارِ املاک نیست که ابرازِ وجود می کنند. چنین افرادی در تمامی سطوح زندگی ما نفوذ کرده اند

باشد که زشتیِ این عمل بر همگان آشکار گردد.
آن روز شاید دیگر هیچ خریدار و فروشنده ای،زیرِ قولی که داده اند،نزنند
آن روز حتما روزگارمان از امروز زیباتر خواهد بود

در بازار املاک،معمولاً احتیاط شرطِ عقل نیست

☘سرعتِ یک آهو ۹۰ کیلومتر در ساعت است
و سرعتِ یک شیر ۵۷ کیلومتر

پس چطور است که آهو طعمه شیر میشود؟

دلیلش فقط یک چیزاست

ترس

ترس آهو از شکار شدن باعث میشود که او برای سنجیدن فاصله خود با شیر،مدام به پشتِ سر نگاه کند
به خاطر همین سرعتش بسیار کم میشود،
تا جایی که شیر میتواند به او برسد

اگر آهو به سرعت خود ایمان داشته باشد،همان طور که شیر به نیرویش ایمان دارد،هیچگاه طعمه شیر نخواهدشد

☘این قصه خیلی از مشتریان من است

در طول تجربه کاری‌ام در بازارِ املاکِ روانسر،آهوانِ زیادی را دیده‌ام که طعمه شده اند

کسانی که به خود ایمان نداشته و به خاطر ترسِ از شکست،دهن بینی،ایده‌آل گرایی یا احتمالاً سرِ چند میلیون اختلاف‌قیمت،معامله نکرده و به راحتی از بازار عقب مانده‌اند

کسانی که وسواسانه با معاملات روبه‌رو شده و نگاهی توام با ترس و بدبینی به قضایا دارند

از نظر من این ترسها،اغلب از این نشات گرفته که ما توصیه های خدا را در شکست و موفقیت‌هایمان نادیده‌میگیریم

این برایِ من یک واقعیت است
من آن را
هر روز
هر ساعت
هر لحظه میبینم

خداوندی که فرمود

☘اینک ای فرزندان آدم!
اگر فرستادگانی به سراغتان آمد و آیات مرا برای شما بازگو کرد،کسانی که پرهیزگاری پیشه کنند و عمل نیک انجام دهند نه ترسی دارند و نه غمگین خواهند شد

☘آنانکه به خداوند و روز حساب،باور داشتند و کارهایِ نیک انجام دادند،نه ترسی بر آنهاست،و نه غمگین میشوند

☘و آنانی که گفتند: پروردگارِ ما الله است،نه میترسند و نه اندوهگین میشوند

(بقره،مائده،اعراف،انعام)

☘این یک معادله ساده است
ایمان و ترس،در یک اقلیم نمی گنجند

این نباید برای ما خیلی عجیب باشد که سودوزیانِ ما دستِ یک خالق هوشمند باشد
خدا،الله،کائنات،انرژی
اسمش هرچه میخواهد باشد،چه اهمیت دارد؟

این معامله‌ یا آن معامله
این مِلک یا آن مِلک
این مشاور یا آن مشاور
اینها همه،فقط یک وسیله هستند،برای تدبیرِ او

اگر خداوند بخواهد زیانی به تو رساند، هیچکس جز او آن را برطرف نمی‌سازد، و اگر اراده خیری برای تو کند، هیچکس مانع فضل او نخواهد شد،آنرا به هرکس از بندگانش بخواهد میرساند
(یونس)

☘روزی از موفقترین بیزینس‌منِ املاک روانسر بنام ر.خ. پرسیدم:
چگونه اینقدر موفق هستی و هر مِلکی که میخری با سود به فروش میرود؟
آیا از روش خاصی استفاده میکنی؟

گفت
(برخلاف تصور،هر وقت حساب و کتاب میکنم که ملکی را کِی،چگونه و با چه قیمتی بخرم،شکست خورده ام
از این رو با امید به خدا،فقط میخرم و میفروشم
حتی خیلی از مِلک ها را،از قیمتِ پیش نهادیِ فروشنده نیز بیشتر خریده ام،ولی همچنان از آن معامله سود میبردم)

☘من به این حرفِ او ایمان آوردم
بله من آن را بارها با چشم خود دیده ام،
چه بسیار ملک هایی که خوب خریده شدند و آنچنان سودی نداشتند
و چه ملک هایی که بد خریده شد و پر از سود بود

همچنان که میفرماید
چه بسا چیزی را که بد میپندارید ولی خیر فراوانی در آن است و چه چیزهایی که خوب پنداشتید و شَرِّی در آن نهفته بود
(بقره)

☘اگر به خود و برنامه خداوند ایمان نداشته باشیم و در طول زندگی همیشه به پشت سر نگاه کنیم،بترسیم و به همه کس و همه چیز بدبین باشیم
هم از زندگی عقب میمانیم و هم آینده را از دست خواهیم داد

خرچنگ هنگامی که میخواهد به جلو حرکت کند،محتاطانه یک قدم به چپ و پس آن یک قدم به راست برمیدارد و سپس یک قدم به جلوحرکت میکند،
این احتیاط خرچنگ به چه دردِ او میخورد
اصلاً خرچنگ در بین حیوانات چه جایگاهی دارد؟
بر خلافِ یک شیر یا عقاب،چه کسی تا به حال دوست داشته جای یک خرچنگ باشد
خرچنگ آنقدر برای ما بی اهمیت است که حتی به آن فکر هم نمیکنیم

☘میگویند احتیاط شرط عقل است!
در بازارِ املاک،این جمله ناپخته ترین جمله دنیاست
من نمیدانم چه کسی این جمله را برای اولین بار گفته است ولی مطمئنم هرکس که بوده،هرگز عمیقاً به این موضوع فکر نکرده

تدبیرگر به سبب اعمالمان،خیروشر را برما تحمیل میکند،ولی ما خودخواهانه باور داریم که احتیاط کردن ما عاقلانه است و این تصمیماتِ ماست که تعیین کننده است

هر گاه به انسان به سببِ اعمالش ضرری برسد ناامید میشود
و هرگاه پس از آن ناراحتی،خیری به او برسانیم میگوید این به خاطر استحقاق وشایستگی خودم بوده
(فصلت)

☘از معامله نترس،

بازاراملاک معمولاً جایی برای احتیاط نیست
همه یِ آنچه ما خیروضرر میپنداریم، ماحصَلِ اعمالیست که کاشته ایم،نه انتخاب هایمان
(شوری)

از همین حالا دیدگاهت را عوض کن،
چرا که موفقیت،دقیقاً پُشتِ ترسهایت،
منتظرِ توست

مشورت آری
احتیاط خیر

منِ مشاور نیز در این راه،به عنوان یک وسیله درکنار توهستم

تولید اختصاصی #محتوا
دفتراملاک شمس العماره

سایتِ دیوار یا مشاور املاک؟

برایِ پاسخ به این سوال،مجبورم سوالی دیگر را مطرح کنم

☘آیا میدانید که
چرا برنامه هایی مثلِ دیوار و شیپور، نتوانستند جایِ دفاتر املاک را بگیرند؟

و اینکه چرا فروشندگان و خریداران، با وجودِ برنامه هایی مثلِ دیوار و شیپور،باز هم به دفاترِ املاک مراجعه میکنند؟

☘به باورِ من،
اگر انجامِ یک معامله را ۱۰۰ در ۱۰۰ در نظر بگیریم،
معرفیِ ملک تنها ۱۰ در صدِ کار را تشکیل میدهد،
ولیکن انجامِ معامله که هدفِ غاییِ فروشندگان و خریداران است مشمل بر

☘کارشناسی
☘معرفی
☘تشخیصِ متقاضیانِ بالقوه
☘توجیه
☘بازدید
☘تعدیل قیمت هایِ پیشنهادیِ طرفین
☘نشست
☘اتاقِ جلسه
☘و در نهایت انجامِ قرارداد و رعایتِ مواردِ حقوقیِ آن،
☘و از همه مهمتر،پشتیبانیِ بعد از عقدِ قرارداد است

معمولاً هر معامله ای باید تمامِ راههای بالا را طی کند تا به انجام برسد

در واقع برنامه هایِ دیوار و شیپور،تنها توانِ معرفیِ ملک را داشته و این تنها ۱۰ درصدِ راه است و ۹۰ درصدِ کار ناقص میماند،
و این هنر را تنها مشاورینِ املاک است، که میتوانند تکمیل کنند
این نوع برنامه ها،نه تنها نتوانستند این خلاء را پرکنند بلکه هرگز نیز ،به این هدف نائل نخواهند شد

از این رو بعضی از فروشندگان و خریداران نتیجه یِ قابلِ توجهی از این برنامه ها نمی گیرند،
این وسط هر چند تماسهایی رد و بدل میشود ولیکن در بیشترِ موارد،این تماس ها زیاد جدی نیستند و در واقع به هدف نمی خورد

☘به نظرِ من،
۴۰ درصدِ تماس هایِ ورودی از دیوار و شیپور را همین مشاورینِ املاک میگیرند،
۴۰ درصد نیز فروشندگانی هستند که میخواهند قیمتِ ملکِ خود را کشف کنند،

فلذا از نظر ما ۸۰ درصدِ تماسهای گرفته شده با آگهی هایِ دیوار فیک و غیرِ واقعی است هرچند اگهی دهندگان،معمولا متوجهِ این قضیه نمی شوند

درصدی از از ۲۰ درصدِ باقی مانده را نیز،خریدارانی تشکیل میدهند که بدون نگرانی از لو رفتن،میخواهند سر و گوشی آب داده و یک خریدارِ واقعی نیستند

☘لذا منتشر کردن آگهی ها توسطِ خودِ آگهی دهندگان،نه تنها کمکی به آنها نکرده، بلکه فایلِ آنها را نیز، عمومی و کم ارزش جلوه میدهد.

☘البته در بازاری مانند سال ۹۶ شاید میشد با دیوار و شیپور ملک خرید و فروخت، ولی در بیشترِ مواقع این عمل،پروسه یِ خرید و فروشِ ملک را برایِ مالکان و خریداران پیچیده و زمان بر میکند

☘من فکر میکنم که عده ای از فروشندگان، پس از رد شدنِ قیمتِ ملکشان توسطِ مشاورین،
دیگر به دفاترِ املاک،رجوع نمیکنند و این کار را بدونِ نگرانی، به دیوار و شیپور میسپارند

☘لذا فروشندگانِ دیوار و شیپور نیز،فروشندگانِ واقعی نبوده و قیمت هایشان غالباً بالاتر از قیمتِ بازار میباشد

☘شایانِ ذکر است که مشاورین میتوانند هر جا که خواستند تبلیغ کنند،حتی در دیوار و شیپور،
ولیکن این موضوع، با وجودِ اینکه عملی رایج است اما کاملاً با تبلیغِ خود مالک فرق میکند

به عقیده یِ من،
در بازارِ املاک تنها چیزی که به آن نیاز دارید،یک مشاور املاکِ خوب و قابل اعتماد است

من یک مشاور املاک هستم

از آنجا که بالغ بر ۷۰ در صدِ سرمایه یِ مردم در بخش املاک است،لذا یک دفتر املاک باید خیلی مهم باشد
مهم تر از آن چیزی که قبلاً تصور میکردید

و نظر به اینکه در شهرِ عزیزمان،تنوعِ سرمایه گزاری وجود نداشته و غالبِ سرمایه یِ مردمش در املاک خلاصه میشود
به جرات میتوان گفت که پاشنه آشیلِ اقتصادِ این شهر بر رویِ املاک و نهایتاً دفاترِ املاک میچرخد

آنچه به ظاهر دیده میشود
یک صندلی،یک میز و یک تلفن است
ولی
پشتِ همین میزهای ساده، میلیاردها میلیارد در سال جابه جا میشود،

این شگفت انگیز است

پس مبالغه نیست اگر بگوییم،نبضِ اقتصادِ این شهر در دستان یک مشاور است

تصمیماتی که در زیرِ پوستِ این بیست متری، اتفاق می افتد تا به حال خیلی ها را از عرش به فرش
و خیلی ها را از فرش به عرش رسانده
و تا بوده،دَر بر روی همین پاشنه چرخیده و چرخیده

بله او یک مشاور املاک است
چهره و لباسش مثل سایر مردم است
زبانش اما،زبانِ ساده ایست

زبانِ ساخت و ساز
یا میکوبد و ویران میکند،یا میسازد و آباد

اگر عینکِ صفر و صد را از چشمانت برداری و همه را به یک چشم نبینی،
متوجه میشوی که اغلبِ برداشتهایت،تنها گمانی بیش نبوده
و گمان هرگز انسان را از حقیقت بی نیاز نساخته (آیه ۳۶ سوره یونس)

بله هنوز هم میشود به او اعتماد کرد
تا موسی وار دریا را شکافته و تو را به ساحل آرامش برساند،اگر او را در قابِ یک معجزه گر ببینی

همین قدر راهگشا
همین قدر اعجاز انگیز
همین قدر کاریزماتیک
همین قدر قابلِ ستایش

پس از این،چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید