کارگزار و مشاورِ خرید،فروش و اجاره املاک در شهرستان روانسر

آدرس دفتر:روانسر-میدان زمین شهری-جنبِ شب‌شیرینی

مجوز ها

پروانه کسب رسمی

پروانه کسب رسمی

پروانه تخصصی اداره ثبت اسناد

پروانه تخصصی اداره ثبت اسناد

درباره یِ من با احترام پرموته از همان ابتدا به فعالیت در حوزه املاک و مستغلات علاقه‌مند بودم، اولین معامله ام خریدِ یک زمین بود،وقتی تنها ۱۷ سال داشتم، سال ۱۳۹۰ برای لمسِ بازار و کسب تجربه نزد همکاران، وارد بازار شدم، سال ۹۲ وقتی بازار وارد رکود شد،تمام وقتم به آموزش نزدِ استادها و کوچینگ ها گذشت، چیزی بیش از ۱۰ سال تجربه و آموزش، بزرگانی چون:دکتر کیا،غفرانی،شایگان،عمویی و غیره،<br /><br />آموزش هایی در قالب دوره ها،ورک شاپ ها و سمینارهایِ حضوری و غیر حضوری، یا بصورت کتابها و پکیج های مولتی مدیا.<br /><br />وقتی آموزش ها را با تجربه در آمیختم در صدد ساخت متفاوت ترین سایت املاک در ایران افتادم، (با نامِ بابامالک)... این رویا بسیار بلند پروازانه بود و متاسفانه به علت پیچیدگیِ پروژه،پس از سه سال،طراح ها نتونستن به تعهداتشان عمل کرده و پروژه شکست خورد در نتیجه کلاً قید املاک رو زدم و یه ۲ سالی بی خیال شدم. تا اینکه سال ۹۸ عشق به املاک،مثل آتش زیر خاکستر دوباره شعله ور شد و اولین دفتر املاکِ شخصیِ خودم رو راه اندازی کردم. این بار دیگه از اون سایتِ ایده آل خبری نبود ولی شکر خدا با هدفِ علم،تعهد،صداقت و سلطه بر بازار، تونستم فراتر از چشم اندازی که تعین کرده بودم ظاهر بشم. و امروز افتخار این رو دارم که صاحب بزرگترین باشگاه مشتریان روانسر باشم. مشتریانی که در کنارم هستند و برایِ کارم احترام قائلن،<br /><br />دفتر املاک شمس العماره، اساساً محصول دغدغه مندی ، مسئولیت پذیری ، عشق و علاقه و نیاز شهروندان به یک پایگاهِ معاملاتیِ امین و متخصص بود. من بر این باورم که،یک مدعی باید در نوعِ خودش بهترین باشد. اولین و سخت ترین قدم در کارِ املاک،اعتماده، از نظر من قبل از اون چیزی نیست که زیاد مهم باشه

درباره یِ من

از همان ابتدا به فعالیت در حوزه املاک و مستغلات علاقه‌مند بودم، اولین معامله ام خریدِ یک زمین بود،وقتی تنها ۱۷ سال داشتم، سال ۱۳۹۰ برای لمسِ بازار و کسب تجربه نزد همکاران، وارد بازار شدم، سال ۹۲ وقتی بازار وارد رکود شد،تمام وقتم به آموزش نزدِ استادها و کوچینگ ها گذشت، چیزی بیش از ۱۰ سال تجربه و آموزش، بزرگانی چون:دکتر کیا،غفرانی،شایگان،عمویی و غیره،

آموزش هایی در قالب دوره ها،ورک شاپ ها و سمینارهایِ حضوری و غیر حضوری، یا بصورت کتابها و پکیج های مولتی مدیا.

وقتی آموزش ها را با تجربه در آمیختم در صدد ساخت متفاوت ترین سایت املاک در ایران افتادم، (با نامِ بابامالک)... این رویا بسیار بلند پروازانه بود و متاسفانه به علت پیچیدگیِ پروژه،پس از سه سال،طراح ها نتونستن به تعهداتشان عمل کرده و پروژه شکست خورد در نتیجه کلاً قید املاک رو زدم و یه ۲ سالی بی خیال شدم. تا اینکه سال ۹۸ عشق به املاک،مثل آتش زیر خاکستر دوباره شعله ور شد و اولین دفتر املاکِ شخصیِ خودم رو راه اندازی کردم. این بار دیگه از اون سایتِ ایده آل خبری نبود ولی شکر خدا با هدفِ علم،تعهد،صداقت و سلطه بر بازار، تونستم فراتر از چشم اندازی که تعین کرده بودم ظاهر بشم. و امروز افتخار این رو دارم که صاحب بزرگترین باشگاه مشتریان روانسر باشم. مشتریانی که در کنارم هستند و برایِ کارم احترام قائلن،

دفتر املاک شمس العماره، اساساً محصول دغدغه مندی ، مسئولیت پذیری ، عشق و علاقه و نیاز شهروندان به یک پایگاهِ معاملاتیِ امین و متخصص بود. من بر این باورم که،یک مدعی باید در نوعِ خودش بهترین باشد. اولین و سخت ترین قدم در کارِ املاک،اعتماده، از نظر من قبل از اون چیزی نیست که زیاد مهم باشه

با احترام پرموته

سوالاتِ متداول

شمس العماره به چه معنیه؟

شَمسُ العِماره در لغت به معنای بنایِ خورشید میباشد
و یکی از بناهای تاریخی تهران، مربوط به دورهٔ قاجار و از شاخص‌ترین بناهای کاخ گلستان و برجسته‌ترین ساختمان مجموعه کاخ گلستان است که کار ساخت آن از سال ۱۲۴۴ تا ۱۲۴۶ خورشیدی به طول انجامید که تاریخ بنایش (۱۲۸۴ قمری) را بحساب جمل «کاخ شاهنشاه» می‌نامند.

دلیل برجسته بودنِ این سازه، بلندی، تزیینات و طراحی آن است.

شمس‌العماره دارای پنج طبقه و ۳۵ متر ارتفاع است که در زمان ساخت،بلندترین ساختمان آن دوره در تهران بوده‌است و اولین ساختمانی بود که از فلز در سازهٔ آن استفاده کرده‌اند.
کلیهٔ ستون‌های طبقات بالا و حفاظ‌ها چدنی هستند
پیش از ساخته شدن سردرِ باغ ملی، این ساختمان به عنوان نماد شهر تهران شناخته می‌شد.

چگونه از شما مشاوره بگیرم؟

بهترین راه برای مشاوره،حضور در دفتره،
از قدیم گفتن :شنیدن کی بود مانند دیدن،

آیا مطالبی که در کانال مینویسید،نوشته یِ خودتونه؟

بله تمام مطالبی که تولید میکنیم نوشته یِ خودِ ماست و در جایی دیگر مشابهش را پیدا نمیکنید،
کارِ ما،
نه کپی،بلکه خلقِ محتواست

مشاوره یعنی چه؟

مشاوره یعنی
ارائه یِ راهکارِ مناسبِ متناسب با وضعیتِ مشتری
حتی اگر آن راهکار،خوشایند مشتری نباشد

ولی آنچه مشخص است اینکه
نباید به کسی که با مشاور آشنایی ندارد مشاوره داد
و همچنین به کسی که به مشاور اعتماد ندارد

مشاوره فقط ارائه ی یک راهکار است،
نه بیشتر

شما اگر به یک پزشک ایمان نداشته باشید،
نزدِ او نمیروید
اگر هم بروید سوالی نمی پرسید
اگر هم سوالی بپرسید،پاسخش را به کار نمی گیرید

به هر ترتیب مشاور باید
امین،صادق،ساده گو و بدون تکلف باشد
و پر واضح است که این ویژگی ها جدایِ از تخصصِ اصلیِ وی میباشد

من واقفم که،برخی برای تایید شدن به من رجوع میکنند،
و برخی برای تسکین،
و اساساً عمده یِ افراد پر از پاسخ هایِ متنوع برای سوالشان هستند،

در هرصورت هنر من به عنوانِ یک مشاور فقط یک چیز است
ارائه ی مناسب ترین راه کار

چرا باید به شما اعتماد کنم؟

از آنجا که راه خرید و فروش در بازار املاک، از پُلِ مشاور املاک میگذرد،
لذا برای عبور از این رودخانه چاره ای جز اعتماد به پُل نیست

مشتری در نهایت باید به یک نفر اعتماد کند،
باور کن بدون اعتماد،دلیلی برای ادامه دادن وجود ندارد،

اعتماد،اولین و آخرین قدم در یک یک خرید و فروش، است و بس
به نظر من،قبل از اون چیزی نیست که زیاد مهم باشه

من قدرشناس این اعتماد هستم و خودم را در برابرِ آن مسئول میدانم

نرخِ کمیسیون هر معامله چقدره؟

نیم درصدِ ارزش ملک معامله شده
مثلا برای یک ملک به ارزش یک میلیارد،چیزی حدود ۵ میلیون برای هر دو طرف که برای هر طرف میشه ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار

ولی برای یه کارِ اختصاصی کمیسیون متفاوته و بسته به توافق دفتر و مشتری میتونه خیلی متغیر باشه

اگه بخوام بصورت اختصاصی روی ملکم کار کنید چکار باید بکنم؟

قبل از هر چیز باید عرض کنم که ما هر فصلی روی یه ملک خاص کار میکنیم،
مثلا گاهی روی منزل مسکونی گاهی آپارتمان یا زمین یا گاهی اوقات روی املاک تجاری یا کشاورزی

بستگی داره که ملک شما چی باشه و اون فصل ما روی چه نوع ملکی متمرکز باشیم
ولی در هر صورت ملک شما باید کارشناسی بشه و اگه بر سر یک قیمت منطقی به توافق برسیم ابتدا باید با دفتر قرارداد ببندید
مبلغ کمیسیون دفتر و همچنین زمان و نحوه ی درخواست شما در قرارداد منعکس شده و پس از آن تمام تلاش خود را بر روی خواسته ی شما متمرکز میکنیم

دون ژوان

برای معدود افرادی که شاید اصطلاح دون ژوان را تابحال نشنیده اند به اختصار می گویم که منظور از دون ژوان، گروهی از آقایان هستند که همزمان نسبت به دلربایی از چندین بانو اقدام می کنند.
فعالیت این افراد که از قضا در این امر بسیار مهارت نیز دارند را می توان به نوعی کلاهبرداریِ احساسی به حساب آورد. یک دون ژوان هرگز به طعمه هایش دل نمی بندد و علیرغم اظهار وفاداری، حتی لحظه ای هم به وعده هایش پایبند نمی ماند. این افراد به محض دیدن گزینه ای جدید، نمایش خود را دوباره از نو آغاز می کنند و تمام آنچه در چنته دارند ارائه کرده و با گذشتن از هرگزینه، برای فریب گزینه بعدی باتجربه تر شده و با توشه ای پربارتر ظاهر می شوند.

حال اینکه معنای دون ژوان چه ارتباطی به بازار املاک دارد، نکته ایست که در ادامه به آن پرداخته ام.

یک خریدار و یک فروشنده املاک را در نظر بگیرید که یک روز صبح جهت خرید و فروش یک مِلک اقدام می نمایند.

خریدار به اولین بنگاه مراجعه کرده و درخواست خود را فایل می کند. مشاور املاک نیز درباره قیمت های پیشنهادی فروشنده ها و منطقه صحبت کرده و اطلاعات می دهد و در نهایت قرار می شود مِلکی با مشخصات و توانِ خریدِ خریدار پیدا کند.

پس از آن فروشنده یِ داستان نیز به همان بنگاه مراجعه کرده و مِلکَش را جهت فروش به همان مشاور می سپارد. شرایط و قیمت مورد نظرش را می گوید، و مشاور عنوان می کند که اتفاقا یک مشتریِ خوب برای خانه اش سراغ دارد و پس از صحبت با خریدار به او اطلاع خواهد داد تا جهت بازدید از خانه اقدام نماید. فروشنده نیز از بنگاه خارج می شود.
مشاور املاک خوشحال از اینکه همه چیز دارد عالی پیش میرود، شماره یِ خریدار را می گیرد تا وی را از فایلِ تازه ای که با شرایط او سازگار است مطلع نماید.

صدای بوق تلفن در گوش مشاور می پیچد اما خریدار جواب نمی دهد. این صدایِ بوق تلفن شاید آشناترین صدا برای مشاورین املاکِ روانسر باشد.
صدایی آزار دهنده که مدام در گوش می پیچد

حال خریدار چرا جواب نمی دهد؟

چون در یک دفتراملاکِ دیگر در حال صحبت با یک مشاور دیگر است. مشاوری که فروشنده یِ داستان ما روز قبل خانه اش را به او نیز سپرده و آن مشاور نیز در ذهن خود خوشحال است که خانه ای با همین مشخصات و قیمتی که الان خریدار عنوان می کند، در دست دارد و می تواند معامله را OK کند

اما فروشنده نیز جواب تلفنِ خود را نمی دهد
چرا؟
چون در دفترِاملاکِ دیگری در حال فایل کردن مجدد خانه اش است و این داستان تا بی نهایت ادامه دارد...

پس از ده روز،
تمام مشاوران، به همان خریدار و فروشنده زنگ زده اند و به خاطر اینکه معامله را از آن خود کنند از جیب و قیمت خریدار و فروشنده مایه گذاشته و با هم رقابت کرده اند. حالا هم، خریدار با اطمینان می گوید که چند خانه ی دیگر با همین مشخصات و قیمت ارزانتر در بازار موجود است و هم فروشنده با اطمینان می گوید چندین خریدار دیگر برای خانه اش وجود دارند که با قیمت بالاتری حاضرند معامله کنند. در حالیکه در بازار تنها یک خریدار و یک فروشنده وجود دارد!!!

دست آخر خریدار از خرید و فروشنده از فروش خانه منصرف می شود و ده ها مشاور املاک نیز بدون دریافت ریالی، ده روزِ کاری را با امید و انگیزه تلاش کرده اند،در حالیکه در واقع هیچ معامله ای صورت نگرفته است.

حال همان خریدار و فروشنده را در یک جامعه یِ توسعه یافته تصور کنیم،
خریدار از خانه خود خارج شده و به سمت دفتر مشاور همیشگی اش می رود، در حالیکه دیروز طی یک تماس تلفنی، برای ساعت 10 صبح روز بعد،قرار ملاقات گرفته است.ساعت 10 به دفتر مشاورش می رسد و اعلام می کند که با پولی مشخص، خانه ای با مشخصاتی مشخص می خواهد. مشاور پیشنهاداتی به او می دهد و قرارداد همکاری جهت خرید یک خانه را امضا می کنند. و خریدار از دفتر مشاورش خارج میشود.
از طرفی فروشنده یِ داستانِ ما نیز برای ساعت 13 همان روز با همان مشاور قرار ملاقات دارد. قراردادی مشابه میان فروشنده و مشاور به امضا میرسد و ظرف مدت سه روز خریدار از خانه فروشنده بازدید کرده و قرارداد از طرف مشاور برای هر دو طرف ارسال می گردد. در نهایت خانه به منصفانه ترین قیمت و سریع ترین زمان معامله می شود،

حال بر می گردیم به دون ژوان ها. موجوداتی که آگاهانه برای یک خرید و فروشِ ساده به تمام دفاتر املاک سرک می کشند و با تمام مشاورها جوری صحبت می کنند که گویی تنها همان یک مشاور برای آنها کار می کند

وای بر ما…

چرا که دون ژوان ها تنها در بازارِ املاک نیست که ابرازِ وجود می کنند. چنین افرادی در تمامی سطوح زندگی ما نفوذ کرده اند

باشد که زشتیِ این عمل بر همگان آشکار گردد.
آن روز شاید دیگر هیچ خریدار و فروشنده ای،زیرِ قولی که داده اند،نزنند
آن روز حتما روزگارمان از امروز زیباتر خواهد بود

در بازار املاک،معمولاً احتیاط شرطِ عقل نیست

☘سرعتِ یک آهو ۹۰ کیلومتر در ساعت است
و سرعتِ یک شیر ۵۷ کیلومتر

پس چطور است که آهو طعمه شیر میشود؟

دلیلش فقط یک چیزاست

ترس

ترس آهو از شکار شدن باعث میشود که او برای سنجیدن فاصله خود با شیر،مدام به پشتِ سر نگاه کند
به خاطر همین سرعتش بسیار کم میشود،
تا جایی که شیر میتواند به او برسد

اگر آهو به سرعت خود ایمان داشته باشد،همان طور که شیر به نیرویش ایمان دارد،هیچگاه طعمه شیر نخواهدشد

☘این قصه خیلی از مشتریان من است

در طول تجربه کاری‌ام در بازارِ املاکِ روانسر،آهوانِ زیادی را دیده‌ام که طعمه شده اند

کسانی که به خود ایمان نداشته و به خاطر ترسِ از شکست،دهن بینی،ایده‌آل گرایی یا احتمالاً سرِ چند میلیون اختلاف‌قیمت،معامله نکرده و به راحتی از بازار عقب مانده‌اند

کسانی که وسواسانه با معاملات روبه‌رو شده و نگاهی توام با ترس و بدبینی به قضایا دارند

از نظر من این ترسها،اغلب از این نشات گرفته که ما توصیه های خدا را در شکست و موفقیت‌هایمان نادیده‌میگیریم

این برایِ من یک واقعیت است
من آن را
هر روز
هر ساعت
هر لحظه میبینم

خداوندی که فرمود

☘اینک ای فرزندان آدم!
اگر فرستادگانی به سراغتان آمد و آیات مرا برای شما بازگو کرد،کسانی که پرهیزگاری پیشه کنند و عمل نیک انجام دهند نه ترسی دارند و نه غمگین خواهند شد

☘آنانکه به خداوند و روز حساب،باور داشتند و کارهایِ نیک انجام دادند،نه ترسی بر آنهاست،و نه غمگین میشوند

☘و آنانی که گفتند: پروردگارِ ما الله است،نه میترسند و نه اندوهگین میشوند

(بقره،مائده،اعراف،انعام)

☘این یک معادله ساده است
ایمان و ترس،در یک اقلیم نمی گنجند

این نباید برای ما خیلی عجیب باشد که سودوزیانِ ما دستِ یک خالق هوشمند باشد
خدا،الله،کائنات،انرژی
اسمش هرچه میخواهد باشد،چه اهمیت دارد؟

این معامله‌ یا آن معامله
این مِلک یا آن مِلک
این مشاور یا آن مشاور
اینها همه،فقط یک وسیله هستند،برای تدبیرِ او

اگر خداوند بخواهد زیانی به تو رساند، هیچکس جز او آن را برطرف نمی‌سازد، و اگر اراده خیری برای تو کند، هیچکس مانع فضل او نخواهد شد،آنرا به هرکس از بندگانش بخواهد میرساند
(یونس)

☘روزی از موفقترین بیزینس‌منِ املاک روانسر بنام ر.خ. پرسیدم:
چگونه اینقدر موفق هستی و هر مِلکی که میخری با سود به فروش میرود؟
آیا از روش خاصی استفاده میکنی؟

گفت
(برخلاف تصور،هر وقت حساب و کتاب میکنم که ملکی را کِی،چگونه و با چه قیمتی بخرم،شکست خورده ام
از این رو با امید به خدا،فقط میخرم و میفروشم
حتی خیلی از مِلک ها را،از قیمتِ پیش نهادیِ فروشنده نیز بیشتر خریده ام،ولی همچنان از آن معامله سود میبردم)

☘من به این حرفِ او ایمان آوردم
بله من آن را بارها با چشم خود دیده ام،
چه بسیار ملک هایی که خوب خریده شدند و آنچنان سودی نداشتند
و چه ملک هایی که بد خریده شد و پر از سود بود

همچنان که میفرماید
چه بسا چیزی را که بد میپندارید ولی خیر فراوانی در آن است و چه چیزهایی که خوب پنداشتید و شَرِّی در آن نهفته بود
(بقره)

☘اگر به خود و برنامه خداوند ایمان نداشته باشیم و در طول زندگی همیشه به پشت سر نگاه کنیم،بترسیم و به همه کس و همه چیز بدبین باشیم
هم از زندگی عقب میمانیم و هم آینده را از دست خواهیم داد

خرچنگ هنگامی که میخواهد به جلو حرکت کند،محتاطانه یک قدم به چپ و پس آن یک قدم به راست برمیدارد و سپس یک قدم به جلوحرکت میکند،
این احتیاط خرچنگ به چه دردِ او میخورد
اصلاً خرچنگ در بین حیوانات چه جایگاهی دارد؟
بر خلافِ یک شیر یا عقاب،چه کسی تا به حال دوست داشته جای یک خرچنگ باشد
خرچنگ آنقدر برای ما بی اهمیت است که حتی به آن فکر هم نمیکنیم

☘میگویند احتیاط شرط عقل است!
در بازارِ املاک،این جمله ناپخته ترین جمله دنیاست
من نمیدانم چه کسی این جمله را برای اولین بار گفته است ولی مطمئنم هرکس که بوده،هرگز عمیقاً به این موضوع فکر نکرده

تدبیرگر به سبب اعمالمان،خیروشر را برما تحمیل میکند،ولی ما خودخواهانه باور داریم که احتیاط کردن ما عاقلانه است و این تصمیماتِ ماست که تعیین کننده است

هر گاه به انسان به سببِ اعمالش ضرری برسد ناامید میشود
و هرگاه پس از آن ناراحتی،خیری به او برسانیم میگوید این به خاطر استحقاق وشایستگی خودم بوده
(فصلت)

☘از معامله نترس،

بازاراملاک معمولاً جایی برای احتیاط نیست
همه یِ آنچه ما خیروضرر میپنداریم، ماحصَلِ اعمالیست که کاشته ایم،نه انتخاب هایمان
(شوری)

از همین حالا دیدگاهت را عوض کن،
چرا که موفقیت،دقیقاً پُشتِ ترسهایت،
منتظرِ توست

مشورت آری
احتیاط خیر

منِ مشاور نیز در این راه،به عنوان یک وسیله درکنار توهستم

تولید اختصاصی #محتوا
دفتراملاک شمس العماره

وکالت نامه یا قولنامه؟

عرض شود که ما یک سری عقود داریم که بهش میگن عقودِ لازم

قولنامه و اجاره نامه از همین نوع عقود هستند

یعنی چی؟
یعنی اینکه طرفین به هیچ عنوان حقِ برهم زدنِ معامله رو ندارند مگه اینکه در اون حقِ فسخی برایِ طرفین قائل شده باشیم

قولنامه برعکسِ وکالت نامه یِ محضری به ورثه هم منتقل میشه،یعنی اگه شما یه قولنامه بنویسید و طرفتون فوت کنه،ورثه ملزم به اجرای مفادِ قولنامه هستند

در کل،ما ۲ نوع عقد داریم
عقدِ لازم
عقدِ جایز

عقد لازم رو که توضیح دادم
در واقع عقد لازم همون قولنامه هستش.

واما عقد جایز
عقد جایز هم همون وکالتنامه یِ محضری هستش

عقدِ جايز عقدی هستش كه هر يك از طرفين در هر زمان كه بخوان ميتونن اون رو به هم بزنند
مثل وکالت نامه هایی که تو دفتر خونه تنظیم میشه
حتی اگه بلاعزل هم باشه، باز از اصلِ موضوعی که می خوام بگم، چیزی کم نمیکنه

خب ممکنه شما برید دفتر خونه و مِلکی رو با وکالت نامه بخرید یا بفروشید
اینجا شما در نگاه اول فکر می کنید که خیلی محکم کاری کردید
ولی دقیقا مصداقِ اینه که شما رویِ آب یه خونه بسازید که طبیعتا کار عاقلانه ای نیست

اگه شما یه خرید و فروش رو بخواید فقط با وکالت نامه انجام بدید چند حالت پیش میاد

یک
اگه طرفِ مقابلتون فوت کنه وکالتنامه خود به خود باطل میشه،و برعکسِ قولنامه شما نمی تونید یقه ی ورثه رو بگیرید و دچارِ ضررو زیان میشید

دو
اگه طرف مقابلتون عقلش رو از دست بده،باز هم وکالت نامه به صورتِ اتوماتیک،باطل میشه
و سرتون بی کلاه می مونه
حتی اگه وکالت بلاعزل باشه

در کل در وکالت نامه تشریفاتِ خاصی لازم نیست.حتی جزئیاتِ موردِ معامله مثل متراژ و جهاتِ اربعه ی ملک و غیره،هم داخلش ذکر نمیشه

وکالتِ محضری چیزی شبیهِ لانه ی عنکبوته که طبق گفته ی قرآن به سُست ترین خانه تشبیه شده

پس اگه خرید و فروشی انجام میدید حتما باید قولنامه تنظیم کنید و حتی اگر هم وکالت نامه تنظیم کردید در کنارش،حتما حتما یه مبایعه نامه باید نوشته بشه،
(این یه قانونه و سلیقه ای نیستش)

خب در اینجا متوجه میشیم که هر چند وکالتنامه یه سندِ رسمی هستش ولی قولنامه با وجود اینکه یه سندِ عادی محسوب میشه اما اعتبارش خیلی خیلی بیشتره،و قابلِ مقایسه نیست
حتی ما بارها دیدیم که یه سندِ شش دانگِ رسمی، با یه قولنامه یِ عادی باطل شده

نکته ی خیلی مهمی که باید بدونید اینه که،وکالت نامه قدرتِ اثباتِ مالکیت رو نداره
ولی قولنامه دقیقا برای اثباتِ مالکیت ساخته شده
برعکسِ قولنامه،شما با وکالت نامه نمی تونید ثابت کنید که مالکِ چیزی هستید

من میخواهم با تو،از همه چیز همانگونه حرف بزنم، که با خودم حرف می زنم

من یک مشاور املاک هستم


از آنجا که بالغ بر ۷۰ در صدِ سرمایه یِ مردم در بخش املاک است،لذا یک دفتر املاک باید خیلی مهم باشد مهم تر از آن چیزی که قبلاً تصور میکردید و نظر به اینکه در شهرِ عزیزمان،تنوعِ سرمایه گزاری وجود نداشته و غالبِ سرمایه یِ مردمش در املاک خلاصه میشود به جرات میتوان گفت که پاشنه آشیلِ اقتصادِ این شهر بر رویِ املاک و نهایتاً دفاترِ املاک میچرخد آنچه به ظاهر دیده میشود یک صندلی،یک میز و یک تلفن است ولی پشتِ همین میزهای ساده، میلیاردها میلیارد در سال جابه جا میشود، این شگفت انگیز است پس مبالغه نیست اگر بگوییم،نبضِ اقتصادِ این شهر در دستان یک مشاور است، تصمیماتی که در زیرِ پوستِ این پنجاه متری، اتفاق می افتد تا به حال خیلی ها را از عرش به فرش و خیلی ها را از فرش به عرش رسانده، بله او یک مشاور املاک است،چهره و لباسش مثل سایر مردم است،زبانش اما،زبانِ ساده ایست، زبانِ ساخت و ساز یا میکوبد و ویران میکند،یا میسازد و آباد، اگر عینکِ صفر و صد را از چشمانت برداری و همه را به یک چشم نبینی، متوجه میشوی که اغلبِ برداشتهایت،تنها گمانی بیش نبوده و گمان هرگز انسان را از حقیقت بی نیاز نساخته، بله هنوز هم میشود به او اعتماد کرد تا موسی وار تو را به ساحل آرامش برساند،اگر او را در قابِ یک معجزه گر ببینی همین قدر راهگشا همین قدر اعجاز انگیز همین قدر قابلِ ستایش